دل از غم فاطمه توان دارد؟ نه وز تربت او کسی نشان دارد؟ نه
آن تربت گم گشته به بَرْ زوّاری جز مهدی صاحب الزمان دارد؟ نه
دل غریب من از گردش زمانه گرفت به یاد غربت زهرا شبی بهانه گرفت
شبانه بغض گلوگیر من کنار بقیع سراغ مدفن پنهان و بی نشانه گرفت
دنبال جنازه ات اگر می نالم آهسته تر از مرغ سحر می نالم
دیشت سر بالین تو اشکم می ریخت امشب به غریبیِّ پدر می نالم
در این صحرا چو لاله داغ دارم به دل سوز غمی جانکاه دارم
مدینه، دیدی از بیداد گردون ز کف دادم همه دار و ندارم؟